سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشقانه

صفحه خانگی پارسی یار درباره

فیلم قوی سیاه و انچه من دیدم و فهمیدم

انقدری از مراسم اسکار نمیگذره
یکی از فیلم هایی که برتر شد فیلم«قوی سیاه» بود.(Black Swan )
این فیلم در مورد قسمتی از زندگی یه دختر 28 ساله ی امریکاییه که بالرینه.
نینا(با بازی ناتالی پورتمن) دختر آروم و بی سرو صداییه که تمام دوران کودکی و نوجوونیش رو به یادگیری و اجرای رقص باله پرداخته. اون با مادرش در یک آپارتمان در نیویورک زندگی میکنه. مادر نینا هم در جوونیش رقاص بوده و اونو در اینکار همیشه تشویق میکنه.
نینا در یک کمپانی رقص باله به همراه نعداد زیادی از دختران و پسران جوون باله یادگرفته و نمرین میکنه. نینا با این رقص و در محیط کارش و با مربیش در واقع تمام زندگیش رو ساخته. مادر نینا زن مثبتیه که خیلی مواظب رفتارهای دخنرشه از غذاش، لباسش،کارش، دوستاش و همه چیش رو نحت کنترل کامل داره.


فیلم از زمانی از زندگی نینا رو به نصویر میکشه که اون قراره نقش دو قو رو بازی کنه. یکی قوی سفید که مظهر پاکی و زیباییه و دیگری قوی سیاه که مظهر تاریکی و بدیه.
نینا بارها با مشقت تمام نقشش رو تمرین میکنه ولی از نظر مربیش اون نقش قوی سفید رو خیلی خوب بازی میکنه و به قول مربیش کس دیگه ای نمیتونه بهتر از اون از پس قوی سفید بر بیاد ولی نمیتونه قوی سیاه رو خوب بازی کنه. چون حیله گری نداره و نمیتونه از نظر جنسی جذاب مشون بده.
داستانی که نینا بازی میکنه دوخواهرن که به خاطر یه طلسم به قو تبدیل شدن، خواهر خوب به قوی سفید و خواهر بد به قوی سیاه. جادو در صورتی باطل میشد و اینها دوباره به دختر تبدیل میشدن که مرد جوانی عاشقشون میشد. مرد جوان عاشق قوی سفید شده بود اما در اوج ماجرا قوی سیه که همان خواهر بد جنس باشه وارد میشه و مرد رو با حیله گری اغوا میکنه و...
نینا برای نقشش و رقصش خیلی زحمت میکشه. با همون اندام لاغر و صورت استخونیش دل بیننده به حالش میسوزه.
تو رقص باله رقاص باید انگشتهای پاش رو با پارچه محکم به هم بچسبونه و در پاپوش مخصوصی قرار بده تا بتونه در رقص خوب روش شست پاش تمام وزنش رو قرار بدعه و مثل فرفره بچرخه. نینا انقدر تمرین میکنه تا جایی که مرتب ناخن پاش میشکنه و خون میاد. جایی از فقیلم وقتی پاش رو از پاپ.پوش در میاره و انگشناش رو باز میکنه میبینه به هم چسبیدن.
مربی نینا مرتب بهش میگه در مقابل مردی که نقش مقابلش رو داره و باهاش میرقصه جذاب باشه و بتونه اونو اغوا کنه تا از پس قوی سیاه بر بیاد ولی اینطور نمیشه. نینا مثبت تر از این حرفاست تا بلد باشه مردی رو به سوی خوش جذب کنه.
یک توهین بزرگ اینجا به نینا میشه اینکه مربیش در ابتدای یک رابطه نینا رو گول میزنه و رها میکنه و حتی یک بار بهش میگه خودارضایی کن! بعد که نینا این کار رو نمیکنه یه رقاص دیگه از اونور آمریکا میاره تا نقش قوی سیاه رو بازی کنه.
اینجاست که نینا خیلی ناراحت میشه و سعی میکنه برای بدست آوردن قوی سیاه دست به هرکاری بزنه. اول که عروسکهاش رو که نماد کودکانه بودن روحشه میریزه به زباله بعد هم با اون دختر جدید همراه میشه و مواد مصرف میکنه و حتی میخواد رابطه باهاش برقرار کنه.
تا اینجای فیلم نینا گاهی دچار خیالات میشد و در این خیالات تنش رو میخاروند. و مادرش هروقت تنش رو میدید دارو میزد و لباسی بهش میپوشوند که اون زخم ها در تمرین نینا دیده نشه. اما نکته ی جالب این زخم ها اینه که نا اینجا از توش یک پر سفید کوچولو و نازک بیرون می اومد. یعنی نینا خودش رو با نقش قوی سفید یکی کرده اما وقتی برای پس گرفتن نقش قوی سیاه کراهای بدی میکنه توی زخمش پر سیاه پیدا میشه و این یعنی با این بدی ها تونسته خودش رو به نقش قوی سیاه برسونه...اما به چه قیمتی؟ به قیمت آزار ماردش، مصرف موا مخدر، خودارضایی و...در نهایت و آخر فیلم کشتن خودش و اونجاست که وقتی خون ار بدنش بیرون میزنه و پرهای سفیدش رو میپوشونه با افتخار و خوشحالی! میگه: بالاخره من قوی سیاه رو حس کردم!


«دارن آرونوفسکی» خیالات و اوهام نینا رو انقدر برای بیننده عمیق مطرح میکنه که گاهی نیمدونی این صحنه ای که میبینی واقعی بوده یا نه؟! و نشون میده نینا دچار اسکیزوفرنی شدیدیه.
اما.............
بعد از همه ی این حرفها باید بگم در ایران بعضی از دختر ها مخصوصا تو نت میگن که حجاب باعث شده زیبایی های اونها توسط مردان دیده نشه و اونها نتونن ازدواج عاشقانه ای داشته باشن. اما دیدن این فیلم که زندگی یک دخنر زیبا و خوش اندام امریکایی رو مشون میده که حتی با وجود رقاص بودنش امکان یه رابطه ی سالم و عاشقانه براش فراهم نشد که هیچ! حتی بارها ازش مربیش سوء استفاده کرد و اونو نردبانی کرد که ازش بالا بره و حتی بهش توهین کرد و در آخر باعث مرگش میشه!