سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشقانه

صفحه خانگی پارسی یار درباره

طلبید...

به دیوارای محله ورقه زده بودن برای مشهد8/8/88
همسرم اومد خونه گفت:کاش می شد منم می رفتم .ولی خوب...
مدرسه مائده...ردیف کردن کارا...
آهی کشید و گفت:یا نصیب و یا قسمت...
شب حدود ساعت 10داشتیم اخبار می دیدیم،یکی از دوستاش زنگ زد ،
گفت:برای پس فرداآماده ای بری پابوس آقا امام رضا(ع)؟؟؟
3نفریم، مهمون حاجی، یه کوپه در بست ،هتل قصر 5 روزه!!!

.
.
.http://haftrooz.net/2007/07/post_181.php
الان یه هفته ای می شه که از مشهد برگشتن...
.
.
همه تعمت های الهی که به گونه ای در اختیار انسان قرار می گیره رزق است.
اعم از علم،ایمان،عبادت و...
این رزق از رزق مادی ارزشی بس والاتر داره.

روزی همه کن یا ثامن الائمه...



آخرین گفتارم...

بعد از خبر شهادت مهدی و مجید انگار توی حسینیه طوفان شد.
احساس می کردی دیوارها از شدت ناله و گریه ی بچه ها می لرزه.کسی نمی تونست بچه هارو کنترل کنه...
سینه می زدن ،توی سرشون می زدن،توی صورتشون می زدن، ...
دو سه روزی عزاداری ادامه داشت.به هم وصل شده بود...
از صبح تا شب،ازشب تاصبح...
تا این که آقای رحیم صفوی اومدن...
برا بچه ها سخنرانی کرد...
کمی آروم شدن...
ولی بازم عزاداری ها ادامه داشت تا یک هفته...http://p30-download.ir/?p=123
همه جای لشکر هفده سیاه پوش بود...


این آسمانی ها

بسم رب الشهدا

هفته دفاع مقدسه از چند هفته پیش کارم روبرای یاد شهدا شروع کردم.
در مورد شهید زین الدین نوشتم.
امید وارم که تونسته باشم از اونچه که در توانم بوده هر چند اندک حق مطلب رو ادا کرده باشم.
می دونم که در مورد این آسمانی ها هر چی بگیم کمه...اما خوب
از هیچی نگفتن و هیچی ننوشتن بهتره...


رسیدیم در حسینیه ،از بلندگوها قرآن پخش می کردن.این وقت روز ،چیز عجیبی بود.
رفیقم گفت((لابد به خاطر ایام رحلت پیغمبره.))
کمی که نشستیم دایی رضا اومد پشت تریبون.دایی رضا روحانی شاهرودی بود.خیلی بین بچه ها عزیز بود.
دایی گفت((چند شب پیش یکی از بچه ها خوابی دیده بود که برا م تعریف کرد.خواب دیده بود بچه ها توی عملیات موندن زیر بمبارون دشمن و جسداشون توی آتیش می سوزه ،ناگهان حس می کنه امام زمان(عج)اومده.
به پیکرها نگاه می کنن و می گن ناراحت نباشین. من خودم فرمان ده شما هستم.
این خواب رو که شنیدم ،برام خیلی عجیب بود،ولی حالا تعبیرش رو فهمیدم...
برادرا... این خواب امروز تعبیر شد...
فرمان ده شما،مهدی زین الدین... شهید شده...
ولی فراموش نکنین امام زمان (عج) فرمانده شما هست و خواهد بود...

صلواتی نثار امام و شهدا...عکس و تصاویر شهید مهدی زین الدین

آقا محسن از مهدی میگه...

به نام خدا

محسن رضایی بعد از شهادت مهدی خیلی ازش تعریف می کرد،جوری که انگارمغز نظامی سپاه رواز دست داده باشه.می گفت:((توی کارهای نظامی آدم رو متحیر می کرد.گاهی حرفایی می زد،پیش نهادهایی می دادکه به ذهن هیچ کس نمی رسید.
واقعا مدیر بود.
فرمان ده بود،می دونست توی هر موقعیتی،با نیروهاش چه طور حرف بزنه تا کار پیش بره.))
توی این شبا امام وشهدا رو فراموش نکنیم...http://mola.parsiblog.com/Archive41762.htm


مظلوم بود...

بسم رب الشهداوالصدیقین...

توی یکی از پاتک های دشمن ،پاش ترکش خورد.از اون ترکش های درشتی که هر کسی رو زمین گیر می کنه ،
ولی مهدی که وضع روحیه بچه ها رو می بینه و فشاری رو که روشونه،...تحمل می کنه .
سوار موتورش می شه بر می گرده عقب...
یه ساعتی می ره و بر می گرده...
ولی نمی دونستیم رفت عقب زخمش رو باند پیچی کنه...
بعدها بچه ها از شلوار خونی که توی سنگر پیدا کردند،،،...فهمیدن...


خیلی مظلوم بود...