• وبلاگ : عاشقانه
  • يادداشت : انا لله و انا اليه راجعون... بي صدا فرياد كرد و رفت
  • نظرات : 6 خصوصي ، 19 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    منون كه خبرم كرديد چند روزي هست كه درگير امتحانات ژاياني هستم اصلا نفهميدم چي اومده و چي گذشته

    يه عكسي از ايشون ديدم اگه ايشون بودند كه خيلي ناراحت شدم خيلي خيلي ناراحت شدم يادمه تو همايش با ايشون خيلي صحبت كرديم ولي اصلا امشون رو هم نژرسيدم يه ذره هم مزه پروندم و خنديدم و ايشون هم خنديدند وقتي يادم مياد كه چه دقايقي رو از دست دادم واقعا ناراحت ميشوم ايشون دو باز هم از من كاري خواستند و من با كمال ادب رفتم و كار رو انجام دادم البته براي همايش بود واقعا به خاطر همين بود كه تو وبلاگم از بعضي از خانكمها تعريف كردم يكي از اين خانمها همين خانم بود واقعا خيلي ناراحت شدم خدا رحمتشان كنه واقعا خانم خوبي بودند

    الهم صلي علي محمد وال محمد