• وبلاگ : عاشقانه
  • يادداشت : تابستانم در رشت چه گذشت...(1)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 18 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    + مرمي 


    سلام

    مرمي به روزه با : سوگنامه اي بر مزارهايي که شهيد شدند(2)
    گلميخ هم به روزه با : سيماي مسيحايي(4)

    يا رئوف

    سلام عزيزم

    چقدر سخته کل تابستون تو اردوگاه زندگي کردن ولي تجربه جالبيه يجور دلبستگي بين ادما بوجود مياد که شيرينه

    پاسخ

    سلام عزيزم. اردوگاه نبودا! خوابگاه دانشجويي بود. ولي به هرحال يه شهر ديگه بودن مدت طولاني سخته. آره واقعا تجربه ي خوبي بود.


    .

    سلام.

    کلاس قران هم گذاستي اره ؟ افرين.

    چه بچه هاي خوبي هم تو کلاست بودن . حتما گردوندن يه کلاس با اين همه بچه قد و نيم قد ( از سه ساله تا 13 ساله خيلي مشکل بوده. ) مخصوصا اگه بچه اخوند هم باشن.

    والبته سخت تره اگه حوصلشون هم سر رفته باشه.

    خدا ازت قبول کنه

     <      1   2