• وبلاگ : عاشقانه
  • يادداشت : بالاخره عاشق به معشوقش رسيد!
  • نظرات : 4 خصوصي ، 49 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    سلام. خدا رحمتشون کنه واقعا دريايي از نور بود. منم چند بار برا ديدنش سر درسشون رفته بودم. هيچي از صحبتشون نميفهميدم ولي وقتي ادم از محضرش بلند ميشد حس ميکرد عوض شده.

    .

    چند بار هم با پدر و ... رفتيم نمازشون. يادمه چند بار هم همراهشون رفتم حرم.

    يه روز بهشون گفتم اقا حاجتي دارم. گفتند نماز جعفر طيار بخون.

    خدا رحمتشون کنه. الان هم زياد خوابشون رو ميبينم.

    پاسخ

    خدا رحمتشون كنه...جاي خاليشون خيلي معلومه