خود گويند و خود خندند(توي وبلاگم)
شعبه ولايتمدار وبلاگستان که اکثرا در پارسي بلاگ و پرشين بلاگ و و بلاگفا و با تراکم کمتر در ديگر سرويس دهنده هاي داخلي وبلاگ دارند،( اين شعبه در دنياي وبلاگستان نميدونم اقليتند يا اکثريتند ولي افراد ولي فقيه مدار در دنياي واقعي و در جامعه اقليت هستند.) بعضي از اونها خود ميگويند و خود ميخندند. براي نمونه وقتي پستي مينويسند، از طرف همون حلقه اي که لينک متقابل به هم داده اند و مشخصه که همشون، هم مرام و مسلک و ولايتمدار هستند، کامنتهايي حاوي به به و چهچه دريافت ميکنند و اگر فردي "غير خودي" کامنتي براشون بگذاره معمولن به چند روش نادرست با کامنت اون برخورد ميکنند
يا از بيخ و بن اون رو سانسور و حذف ميکنند
يا جوابي به کامنت فرد "غير خودي" نميدند و شتر ديدي نديدي
يا اگر جوابي به اون ميدند، جوابي گزينشي هست
يا کامنت فرد رو تحريف و لوث ميکنند
يا خود رو به کوچه علي چپ ميزنند و جواب بيربط ميدند
يا جواب ميدند ولي قربان جواب ندادن
غافل از اينکه
خانم جان و آقا جان ولايت مدار،اگر منظورت از نوشتن پست، تاثير گذاري بر خواننده معمول وبلاگت هست که بايد بگم اون حلقه اي که به طور معمول وبلاگ شما رو ميخونه و براي شما نظر مساعد و موافق ميگذاره که متاثر خدايي از چيزهايي که شما در وبلاگت مينويسي هست و پاسخ به به از اون دريافت کردن که نه لطفي داره و نه ذوق و شوقي. براي نمونه اگر شما بياي در مدح و ثناي سلطان ولي فقيه پستي بگذاري و قصدت بزرگ کردن سلطان علي در نزد خوانندگان وبلاگت باشه، اين سلطان علي براي ولايتمداراني که خوانندگان معمول وبلاگت هستند، بدون گفتن شما، بتي بزرگ هست و ذوق و شوق کردن از کامنتهاي مساعد و موافق با پستتون، و حس "برنده" بودن داشتن، کاري بيهوده است. همانطور که تلاش براي متاثر ساختن يه فرد همفکر و همنظر، بيهوده کاري هست. کار شما مثل افزودن نمک به محلول آب نمکي هست که اشباع شده وديگه مقدار بييشتري نمک رو نميتواند در خود حل کند. ولايتمداران خواننده وبلاگ شما هم از حب ولايت فقيه اشباع شده اند.
پس شما اگر توانستيد فردي رو که "غير خودي" هست و احيانن وبلاگ شما رو ميخواند و پستهاي شما رو به چالش ميکشد تحت تاثير قرار دهيد و زوايه اش رو با پستتون و ديدگاهاتون کم کنيد و اون رو با خودتون هم جهت تر کنيد، شما اون موقع هست که ميتونيد احساس برنده بودن داشته باشيد .
و اين اتفاق هم البته نميافتد مگر با دادن پاسخهايي مستدل و مستند به کامنتهاي اون فرد طوري که کامنت اون فرد رو رد و باطل کنه.
پس روش نظامتون رو در برخورد با منتقدان به کار نگيريد.
همنطور که ميدونيد نظام ولايت فقيه که من لقبهاي مختلف و با مسمايي براش ساختم(نظام چماق محور ولايت فقيه، نظام مقدس ِ سانديس و کهريزک، نظام مقدس ِ* چماق و دروغ) با منتقدينش به چند روش برخورد ميکنه و جواب اونها رو با اون روشها ميده
اين روشها شامل بکار گيري انواع چماقهاست که من اونها رو به دو دسته چماقهاي سخت(فيزکي) و چماقهاي نرم(غير فيزکي) تقسيم ميکنم.
چماقهاي سخت شامل سرکوب، زندان و شکنجه و باتوم و گلوله و فحاشي علني هست.
چماقهاي نرم شامل لغو امتياز و سانسور در عرصه مطبوعات، تخريب شخصيت و فحاشي و بدو بيراه گويي توسط سايتها و مطبوعات حکومتي، فيلترينگ شديد در دنياي مجازي و پارازيت اندازي بر روي کانالهاي سياسي که هدفشون گردش آزاد اطلاعات و در اختيار گذاشتن اونها براي مردم است.اطلاعاتي که رسانه هاي داخلي از انتشار اونها منع شده اند.
جالب اينجاست که جمهوري مزور الرويه ولايت فقيه تلاشي براي پارازيت انداختن روي کانالهاي ثکثي که زنها رو لخت مادر زاد نشون ميدند نميکنه و اين پارازيتها فقط کانالهاي سياسي رو هدف قرار ميدند و اين نشان از اين داره که حقايق منتشره و گردش آزاد اطلاعات در شبکه هاي سياسي براي جمهوري ولايت فقيه بسيار تلخ تر و ناگوارتر است از عو رت برهنه زنهاي لختت در شبکه هاي حتي غير کارتي که همگان ميتونند به اونها دسترسي داشته باشند
* ممکنه بگيد که چرا نميگم نظام سانديس و کهريزک و ميگم نظام مقدس سانديس و کهريک يا نظام مقدس چماق و دروغ.
خب اين براي استهزا و به سخره گرفتن "مقدس" ناميدن نظام ولايت فقيه است با تناقض آفريني بين چماق و دروغ و کهريزک و "مقدس". ميخوام بگم که اين افرادي که اينچنين نظامشون رو خطاب ميکنند آيا نظام چماقدار و کهريزکي رو مقدس ميدونند؟