وبلاگ :
عاشقانه
يادداشت :
Not light...Is dark
نظرات :
4
خصوصي ،
23
عمومي
پارسي يار
: 0 علاقه ، 2 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
س.س
من بيست سالمه تو يکي از دانشگاههاي سراسري درس ميخونم.حالا بعد دوسال فهميدم که رشته ام( فرض کنيد يه رشته اي مثل اقتصاد)به دردم نميخوره دوست ندارم تو محيط مختلط دانشگاه باشم,اين عيبي داره؟فکرم متحجرانه است؟مگه ائمه عليهم السلام اينهمه نهي از اختلاط نميکردن؟ دوست ندارم دراينده شاغل باشم يابرم ارشد بخونم دوست دارم خونه دار باشم دلم نمي خواد بچم تو مهد تربيت شه اينا اشکالي داره؟ اينکه ازدواج رو به ادامه تحصيل ترجيح بدم دور از عقله؟شما بهم بگين.............
پاسخ
سلام عزيزم. نه اتفاقا عاقلانه ست. تو دانشگاه كه چيزي ياد نميدن هركي هرچي ياد گرفت از خارج دانشگاهه. كار هم براي زنا ظلمه چرا؟ چون اكثرا اونايي زن استهدام ميكنن كه ميخوان حقوق كمتر بدن يا بيگاري بكشن يه كسي ميخوان صداش در نياد هرچي كار رو سخت كنن و... بعدم شوهرا اكثرا به حقوق خانوم چشم دوختن و انتظار دارن دو دستي تقديمشون بشه در حالي كه از انتظاراتشون در مورد كاراي خونه كم نميشه و... بچه رو هم به اميد كي بذاري مهد؟ كدوم مهد؟ همش نوار دوپس دوپس ميذارن برا بچه ها يا رسيدگي شون بهداشتي نيست و اكثرا بچه هاي مهد مدام سرماخوردن و اينا در آينده دچار آسم و اينا ميشن... و هزار تا دليل ديگه كه اگه بخواي بازم ميگم! پس ببين دوست خوبم تو عاقلي :)))))))))