دنياي عجيبيه، يكي نگرانه و تو فكر خدمت و هميشه دعاگو، اون يكي دلش پر از نفرت باشه يا بيتفاوت! يكي بيدار ميمونه كه اون يكي رو دعا كنه، اون يكي ميخوابه كه اين يكي رو فراموش كنه!
گاهي فكر ميكنم كاش مهري نداشتم تا نميسوختم، ولي بعدش با خودم ميگم از بركت همين اهل مهر و معرفته كه دنيا هنوز برقراره، ميدوني سرّش اينه؛ ماهيت دنيا اينه؛ دار تزاحمه، تزاحمه دوچيز همواره؛ يكي عشق و سوز يكي قهر و غفلت، يكي شكر و ذكر يكي كفران و نسيان، يكي ياري، رفاقت يكي ترك و عداوت...
ببين تو اهل كدومش هستي عزيز با شهامت؟
غريبهاي دلسوخته ولي صبور، هموني كه ميسوزه و آب ميشه تا اون يكي گرم بشه...