وبلاگ :
عاشقانه
يادداشت :
خدا نكنه
نظرات :
5
خصوصي ،
22
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
زهرا
خلاصه من رفتم به دوستام گفتم .از كرامتي كه واسه تو اتفاق افتاده بود واسشون گفتم و تعريفهايي كه شما از ايشون كردينو واسشون نقل كردم اونا هم مشتاق شدن كه بيان زيارت اين بزرگوار .طبق آدرسي كه من از خادم حرم گرفتم گفت اون 2 مناره را مي بيني اونجاست.فك كن 14 15 تا دختر راه افتاديم رفتيم مثلا من راهنما بودم
رفتيم به اون 2 مناره رسيديم يه جايي شبيه مسجد بود با اعتماد به نفس وارد شدم به دوستام هم مي گفتم بيائين.مي دوني كجا رفتيم؟رفته بوديم حوزه آقايون
خلاصه بيرونمون كردن گفتن خانم اينجا مدرسه هست منم گفتم خب حالا بگين پس اين زيارت شيخ قمي كه مي گن كجاست حاج آقا عصباني بود گفت من نمي دونم.جالب اينجاست موقعي كه داشتيم از تو مدرسشون ميومديم بيرون از هر كدومشون كه مي پرسيديم مي گفتن ما نمي دونيم.ووي حاج آقا اينقد بد اخلاق؟
اومديم بيرون روبرو نگاه كرديم ديديم ااا 2 تا مناره هم اونور خيابونه