• وبلاگ : عاشقانه
  • يادداشت : همسر
  • نظرات : 5 خصوصي ، 28 عمومي
  • چراغ جادو
     

    سلام خواهرم ....آجركم الله....با خانومم داشتم مطالب قشنگ و دلنشين وبلاگتون رو مي خونديم ....ياد چند سال قبل افتاديم ...البته من فقط يه بار براي مدت طولاني يعني يه ماه رمضون رفتم تبليغ كه خانومم طاقت دوري نياورد و پاشو كرد تو يه كفش كه منم ميام و پنجم رمضون نشده با هم رفيم تبليغ .... بعدش ديگه فهميدم دل اونجور مسافرتهايي رو نداريم ....از اون روز به بعد تصميم گرفتم نهايت روزهايي كه مي رم برا مداحي شهرستانها دو سه روز باشه ....اونهم بازم راه داشته باشه با خانواده مي ريم ...ولي واقعا درك مي كنم حالت خانواده هاي طلبه ها و روحانيون معظم رو ..........ولي درك نمي كنم حال همسر معظم شهدا رو .....هنوز براي فهميدن اين غصه خدا دلي به من و امثال من نداده كه وسعت پذيرش اين حقيقت رو داشته باشه....

    اينجاس كه پاي عشق بوجود مي آد و ...ما رايت الا جميلا ...

    عشق را هر چند نشناسي خوش است...

    عاشقي هم حضرت عباسي خوش است...

    قلم تون و قدمتون براي اهل بيت پايدار....