با عرض سلام... وقت بخیر.. عزاداریها قبول درگاه حق ان شا ءالله... از شما دلگیرم خواهرم به دلیل اینکه وقتی بنده رو از اتاق اخراج کردید دلیل نداشت توی پیامرسان از هر کسی در مورد بنده سئوال کنید! مخصوصا اقایون.. از این رفتارتون تعجب میکنم.. ثانیا بی انصافیه که در مورد بنده سئوال کنید و دلیل رو نفرمائید که افراد پیش خودشون فکر کنند ایا موضوع چی بوده!اونهائی که از بنده سئوال کردند بنده جوابشون رو دادم..
^ 39 دقیقه قبل علاقه‌مند - حذف - نگهداری - نوسازی - نظر
و قانع شدند...اونهائی که سئوال نکردند رو نمیدونم..... در هر صورت لطف بفرمائید این پرس و جو رو هر چه زودتر تمام کنید. بنده مثل همه ی اعضا حق دارم هویت خودم رو اشکار کنم یا نکنم... اصفهان نیستم .. سرعتم کمه. نمیتونم بمونم. قم دعا گو هستم ان شا ءالله... التماس دعا.. خدا نگهدار.. یا حق - *ابرار*
سلام.ممنون به همچنین. من به عنوان مدیر مجبورم هویت واقعی اعضا رو بدونم چون خانمها به اعتماد من میان تو اتاق و حرف های خصوصی میزنن. تو اتاق کسی نیست که من شمارشو نداشته باشم یا ندیده باشمش یا در مورد هویتش تحقیق نکرده باشم. - شما (ویرایش|حذف)
دوستانی هم که حرف ما رو به شما رسوندن به جای اینکه خبرپراکنی کنن جواب درست به ما میدادن که الحمدلله هیچ کدوم این کار رو نکردن! چراش رو نمیدونم! - شما (ویرایش|حذف)
سرکار خانم !! بنده دیگه عضو اتاق شما نیستم و شما بعد اخراج من از اقایون سئوال کردید! - *ابرار*
من و چند تا دیگه از خانمها به جنسیت شما مشکوک شدیم و یه نظر شخص من نبوده! و اونها از من خواهش کردن در مورد جنسیتتون تحقیق کنم که متاسفانه به نتیجه ای نرسیدم! - شما (ویرایش|حذف)
اگر قم تشریف دارین آدرس بدین خدمت برسم یا یه ساعتی حرم قرار بذاریم تا ببینمتون - شما (ویرایش|حذف)
بله ...وقتی مشکوک شدیم مجبور شدیم شما رو خارج کنیم! چون بچه ها همچنان حرف های خصوصی و اطلاعات خصوصی میذاشتن و دیگه یک لحظه هم نمیشد تشریف داشته باشین! - شما (ویرایش|حذف)
خانم سادات! شما بعد از بیرون اومدن من از اتاق سئوال کردید اونهم از اقایون! چرا؟؟ خانم جهادی به شما گفتند که شماره بنده رو دارند.. چرا بیشتر پرس و جو کردید. برای کسی که قصد نداره دیگه وارد اون اتاق بشه... امیدوارم بازی با ابروی یک مسلمان نه یک بنده خدا رو مد نظر داشته باشید... - *ابرار*
چرا بعد از اخراج پرس و جو کردید؟؟ اون وقت دیگه این حق رو نداشتید - *ابرار*
من از خانم جهادی شماره تون رو خواستم ولی ندادن! به حرف خانم جهادی که ما نمیتونستیم مطمئن بشیم! ما باید خودمون یا شما رو میدیدیم یا صداتون رو میشنیدیم! - شما (ویرایش|حذف)
چون بعضی از خانمها ناراحت بودند که اگر شما خانم نبودید چرا حضور داشتید و از ما خواستند در این مورد تحقیق کنیم! - شما (ویرایش|حذف)
در هر صورت لطفا این بحث رو چه در اتاق و چه در پیامرسان تمام کنید لطفا... برای غیبتهائی که شده میذاریم برای اون دنیا... شما پشت سر کسی صحبت کردید که خودش نبوده از ودش دفاع کنه... متاسفم که مقصود بنده رو متوجه نشدید.. البته اونهائی که باید درک کردند و حواسشون جمع شد... - *ابرار*
شما چرا شمارتون رو نمیدین؟! اگر واقعن خانم هستین؟! - شما (ویرایش|حذف)
خانم سادات! شما اول که من گفتم به چه اعتباری منو راه دادید گفتید حاج اقا فیاضی و اقای مهندس فخری! من اگر میدونستم شماره و کد ملی میخواهید هر گز وارد اون اتاق نمیشدم... - *ابرار*
خانم جهادی اجازه نداشتند شماره بنده رو بدن... ولی اعلام کردند که با من صحبت کردند.... اکثر پیامرسان ایشون رو میشناسند - *ابرار*
نه ابرار محترم! اون زمان من فکر نمیکردم آقایون سرشناس هم فقط از نوع نوشته های شما میگن شما خانم هستید! فکر میکردم همینطور که منو میشناسن شما رو هم میشناسن! در حالی که اونها همینطوری حدس زده بودند! - شما (ویرایش|حذف)
سرکار خانم! واقعا تعجب میکنم از این رفتار شما... به مسائل شخصی بنده چیکار دارید؟! عجبا! شما فکر کنید من اقا هستم مثل دهها نفری که کاربری های متفاوت دارند... بهم نزدیک نشید.. چون غیر قابل اعتمادم.. ولی حق ندارید مصرانه مسائل شخصی منو سئوال کنید! - *ابرار*
این نظر شماست.. اینقدر قاطعانه صحبت نکنید.. شاید مجبور بشید اون دنیا جواب بدید... - *ابرار*
اون برای ورود کافی بود که خانم جهادی بشناسن! ولی حالا که من و عده ای مشکوک شدیم این نظر کفایت نمیکنه و جنسیت شما باید احراز بشه! درک کنید لطفا! من مدیرم و مسئولیت دارم! و بعضی از خانم های سرشناس هم اینو از من خواستن! حالا دلیلی که شما شماره نمیدین واقعا برام سئواله! از من و خانم ایمانی ویکی دو خانم دیگه سرشناس تر و مطئن تر کی رو سراغ دارین؟! - شما (ویرایش|حذف)
مثل همه ی اعضای پیامرسان حق طبیعی بنده هست که در صورت تمایل هیچ اطلاعاتی از خودم در اختیار کسی یا کسانی نذارم... - *ابرار*
این که شما خانم هستید یا آقا دونستنش برای خانم های پیامرسان جزو مسائل شخصی شماست؟!!!!!!!!! - شما (ویرایش|حذف)
در عمومی بله ولی برای حضور در جمع خصوصی خانمها اعضا باید از حداقل فیلتری که اونم احراز جنسیت اعضا هست رد بشن! اینو هر عقل سلیمی درک میکنه! - شما (ویرایش|حذف)
سرکار خانم!! من توی اتاق شما نیستممممممممممم... شما حق ندارید در مورد من بیش از این سئوال کنید... و گرنه مجبور میشم فیدی عمومی میزنم... برای توضیح علت پرس و جوی شما... - *ابرار*
شما اگه نمیخواین شمارتونم بدین اشکال نداره! یک روز رو مشخص کنین من شخصا میام اصفهان دیدنتون! خودم نه با هیچ مرد یا نامحرمی! - شما (ویرایش|حذف)
من نمیخوام عوض اتاق شما باشم..... این پرس و جوها رو عاقلانه بود قبل از ورود بنده میکردید نه حالا !! - *ابرار*
دلیل فرار شما از اثبات جنسیتتون چیه واقعن؟! - شما (ویرایش|حذف)
لزومی برای اینکار نمیبینم... یکی از معتمدین مومن و مقید پیامرسان به جهت کاری بنده رو دیدند... لزومی نمیبینم در مورد چیزی که ضرورت نداره توضیح بدم... - *ابرار*
شما اگه آقا هستین! همون اول که وارد اتاق شدین کنار اتاق شرط ورود رو نوشتیم که باید خانم باشید! پس چرا بدون در نظر گرفتن قانون اتاق وارد شدید؟! اگر آقا باشین به همه ی اعضا ظلم کردین و حتی اگه من مطمئن بشم شما مرد هستین ازتون شکایت رسمی میکنم! - شما (ویرایش|حذف)
اشکالی نداره اون فرد کی بوده؟ بگبن ما با ایشون صحبت کنیم! - شما (ویرایش|حذف)
همه میدونند که من خانم هستم... از شما تعجب میکنم که نیت خیر بنده رو اینطور بر داشت کردید!! من خواستم بچه ها اینقدر ساده نباشند مسائل شخصی رو بگن که پس فردا عکسی توی پاکت فرستاده نشه در خونه شون و کمی از خصوصیاتشون هم گفته بشه.. و اون وقت زندگیشون از هم بپاشه.... من این مسائل رو دیدم و از این میترسیدم... درک کنید لطفا - *ابرار*
هیچ کس! هیچ کس! در مورد جنسیت شما اطمینان نداره! وکسانی هم که فکر میکنن شما خانم هستین وقتی ازشون میپرسیم از کجا میدونید میگن از نوشته هاشون معلومه! این شد دلیل عاقلانه؟! - شما (ویرایش|حذف)
لازم نیست.. عرض کردم من لزومی نمیبینم چیزی رو در مورد خودم ثابت کنم... اینقدر در پیامرسان اعتبار دارم که وقتی گفتم خانم هستم بدونند اهل دروغ نیستم و اعتماد کنم. کسی هم که اعتماد نکرده مشکل از خودشه... - *ابرار*
شکایت کنید.. پس قبول میکنید که ممکنه مردی هم وارد اتاق مطمئن شما بشه:) عجب... منم همین رو میخوام شما قبول کنید که متاسفانه طفره میرید... - *ابرار*
همه به اعتبار اینکه توی پروفایم نوشتم خانم بهم اعتماد دارند.. همین... من اهل دروغ نیستم.. هر چیزی در مورد خودم نمیخواستم کسی بدونه رو اصلا نگفتم.. این یکی رو میخواستم بدونند یه جرات جسارت نداشته باشند و گفتم... به همین سادگی - *ابرار*
الان دارین توهین میکنید؟! مشکل از منه که شما کوچکترین قدیم برای اثبات ادعای خانم بودنتون برنمیدارید؟ من مسئولم در این مورد چرا متوجه نیستید! در ثانی! اون پیامرسانی مومن و معتقدی که فرمودین شما رو دیده که وقتی میفرمایید معتقد! احتمالا مرد هست! از من و خانم ایمانی و چند خانم قدیمی پارسی بلاگ بهش بیشتر اعتماد کردین و حتی حاضر شدین ببینیدش؟! اون وقت به ما خانم ها اعتماد ندارین؟! جالبه واقعن! - شما (ویرایش|حذف)
من به شما گفتم که خانم هستم. دلیلی نمیبینم اثبات کنم گفته ام رو.... - *ابرار*
پس بیش از این این موضوع رو کش ندید لطفا... ممنون میشم.. باید مرخص بشم.. حرم حضرت معصومه دعا گو هستم... خدا نگهدار... یا حق - *ابرار*
حالا که انقدر طفره میرید! معلومه آقا هستید! و وقتی در حریم خانمها وارد شدین پس گناه مرتکب شدین! در جمع نوامیس مردم بدون اجازه؟! ما شرط گذاشتیم برای اتاق پس شما خلاف عهد رفتار کردین! این ایمان واقعیه؟ این مومن بودنه؟! آفرین به شما! - شما (ویرایش|حذف)
سرکار خانم تهمت نزنید.... چقدر راحت نتیجه میگیرید!! چقدر راحت تهمت میزنید؟! شما سیده هستید؟! تعجب میکنم واقعا.. بر داشت خودتون رو واقعیت میدونید و بعد تهمت میزنید؟! عجبا از مسلمانی ما... واقعا متاسفم... - *ابرار*
موضوع برای بنده تمام شده هست... لطفا تمامش کنید...ممنون.. یا حق ... خدا نگهدار - *ابرار*
اینکه مواظب ناموس مردم هستم شما تعجب میکنید از سادات بودنم؟! این تهمت نیست؟! آفرین! - شما (ویرایش|حذف)
من با یک شماره اعتباری با شما تماس میگیرم... و اون وقت شمابعنوان یک مومن واقعی اون دنیا جواب این تهمتها رو خواهید داد ان شا ءالله... - *ابرار*
یه قرار بذارین میام حرم ببینمتون - شما (ویرایش|حذف)
تمام این حرف ها هم تموم میشه - شما (ویرایش|حذف)
مگه من چه سوء استفاده ای میتونم از شماره ی شما بکنم؟! یعنی انقدر دارین به من توهین میکنید بعد حرف از حق و اون دنیا میزنید؟! - شما (ویرایش|حذف)