سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشقانه

صفحه خانگی پارسی یار درباره

گل یاس

به نام خدا
این روزها وقت دعا و توسل است و مجالس عزاداری است که در کوچه محله ها برپا شده. این را میشود از پرچم های سیاهی که سر در خانه ها افراشته شده فهمید. زن ها و دختر های سیاه پوش دور هم جمع میشوند قرآن میخوانند و دعا؛ از زیارت عاشورا و دعای توسل گرفته تا حدیث کساء و آل یاسین. آری البته دعا دعاست چه فرق میکند نامش چه باشد و از لسان پاک کدام معصوم صادر شده باشد اما به هر حال «هر گل یک بویی دارد».اگرچه این روزها انگار همه گلها اعتصاب کرده اند و بویشان یکی شده. همه یک عطر دارند و آن «عطر گل یاس است». اما بخش ثابت همه آنها دعای دسته جمعی آخر مراسم است؛ وقتی که دلها شکسته و اشکها سرازیر و دستهای خالی بالا میرود... به امید اجابتی. وقتی که همه گرم دعا هستند و روضه خوان یکی یکی همه را دعا میکند و بقیه آمین میگویند مثل همیشه صدای پیرزنی بلند میشود که:« خانوم! برا جوونا هم دعا کنین!» بعد و روضه خوان میگوید:«خدایا همه جوونهامون رو حفظ کن و حوائجشون رو برآورده به خیر بفرما!» و همه بلندتر از همه ی دعاها آمین میگویند.
و...
مگر «فاطمه» جوان نبود؟ مگر اهل مدینه جوانها را دوست نداشتند؟ شاید هم پیرزنی نبوده که برایشان دعا کند!