سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشقانه

صفحه خانگی پارسی یار درباره

اردو- عکس- مسئولین

به نام خدا

همایش و اردو و اینا خیلی برگزار میشه ولی معمولا بعدش دیگه هیچ خبری ازش نیست. در حالی که به نظرم باید بعدش هم مسئولین و هم شرکت کنندگان بشینن دور هم و به قول معروف کلاهشون رو فاضی کنن ببینن چی کار کردن؟ نقاط ضعف و قوت کار کجا بود؟ تا هم برای برنامه های بعد در عین حفظ نقاط مثبت اشتباهات تکرار نشه و هم دیگرانی که کار مشابه میخوان انجام بدن بتونن از تجربیات اینا استفاده کنن.
چند روز بعد از همایش یه جلسه گذاشتن تو صدا و سیما. مسئولین اصلی(این چند خانوم تفنگدار: خانم صلیحی، آشتیانی و...) و مسئولین اجرایی(آقای احسان بخش و آقای بهرامی و...) با چندتایی مثل من که  از شرکت کنندگان بودیم تو این جلسه شرکت داشتیم.
انتقادات و پیشنهادات همه مطرح شد. حتی من!
یادم نیست بقیه چی گفتن:) ولی حرف خودم این بود:

1-کاش حداقل از چند ماه قبل تبلیغات بیشتر از این انجام میشد تا دایره ی  وسیع تری از وبلاگ نویسها از این اردو مطلع میشدن و ثبت نام میکردن.
(چون خیلیا بعد از اردو حداقل به من گفتن ما خبر نداشتیم و اینا! البته تعداد محدود بود)

2- خوبه از فیلمها، گزارشات و عکسهای همایش تو تلویزیون و رسانه ها استفاده بشه تا کسانی که نتونسته بودن تو اردو شرکت کنن یا اطلاع نداشتن بتونن از کارگاهها و کلاسها استفاده کنن. حیفه مثل فیلمهای همایش های دیگه تو آرشیو بمونن و خاک بخورن!

اردو عکس مسئولین


حالا بعضیا هرچی فحش میخوان بدن بدن!
ولی حق رو باید گفت: تا قبل از دولت آقای احمدی نژاد یه تفکر غلطی در مدیریتها بود که فکر میکردن خانومهایی که چادری درست و حسابی هستن نمیتونن از پس مدیریتهای کلان بر بیان ولی از وقتی آقای احمدی نژاد اونهم برای کابینه، خانومهای چادری درست و حسابی رو برای وزارت انتخاب کرد این تفکر غلط از بین رفت.
تو دولت آقای خاتمی اون خانومه...اسمش چی بود؟ احتکار؟ نه ببخشید ابتکار:) چادری بود ولی خداییش سر نمیکرد سنگین تر بود.
اسم این خانومه که تو عکسا همش دستش زیر چونشه چی بود؟ خیلی ازش خوشم اومد...

سایز بزرگ عکس


اردو - عکس - رفقا

اردو عکس

به نام خدا
اردو بهونه ی خوبی بود بود برای بودن با دوستان.
دوستانی که مدتها همدیگر رو ندیه بودیم؛ مثل رضوان.
دوستانی که هیچ وقت همو ندیده بودیم و فقط از طریق نت با هم رابطه داشتیم؛ مثل سمیه.
دوستانی که هرچی هم با هم باشیم سیر نمیشیم ؛مثل نسیبه.
دوستانی که  همیشه به یادشونم؛ مثل فاطمه.
دوستانی که همیشه رو کمکشون حساب میکنم؛ مثل سولماز.
دوستانی که تازه اونجا همدیگر رو دیدیم؛ مثل راضیه خانوم.
دوستانی که تازه دیدمشون ولی پررنگ حسشون کردم مثل نخود!:) مثل آسوپار!
دوستانی که بعد از متاهلی ندیده بودمشون؛ مثل مهدیه.
دوستانی که میخواستن وبلاگشونو قایم کنن ولی من بعد از یک عملیات کشفشون کردم؛ مثل مریم:)
دوستانی که شوهرشون وبلاگیه؛ مثل ام هدی.
و...


اردو-طبیعت-عکس

اردو عکس طبیعت

به نام خدا
اردوی حجاب و عفاف وبلاگ نویسان تو اردوگاه شهید باهنر بود.
اردوگاه شهید باهنر طبیعت خیلی خوبی داره، سر سبز و شاداب. درختای بلند. پرندگان زیبا و خوش صدا. حتی حشره های کمیاب.
روز اول که افتتاحیه بود چپ و راست عکاس ها عکس میگرفتنو منم دیدم دیگه هرچی بگیرم تکراریه و بقیه میذارن نت. برا همینم وقتی سخنرانی تموم شد زدم تو طبیعت و شدم شکارچی. من و دوربین جان.
البته از همشون نتونستم بگیرم چون هم وقت کم بود و هم اونا تند و تیز بودن! 
یه پرنده  تو عکس میبنید هم زیباس و هم خوش صدا بود. رو درخت گوجه سبز نشسته بود. نمیدونم اسمش چیه. اگه میدونید به منم بگید. ممنون:)

سایز بزرگ عکس

ریز نوشت: یکی از دوستان مسئله رو حل کرد زیاد به مغزمون فشار نیاریم:)


اردو-بچه ها-عکس

اردو

سایز بزرگتر عکس

بچه های اردو...یادشون بخیر!
هوارتا ازشون عکس گرفتم و دوس داشتم هوراتا دیگه هم بگیرم!
چه سوژه ای بهتر از بچه ها؟
زیبا تر و هیجان انگیز تر از بچه ها؟
پاک نر از بچه ها؟
هان؟!

...
لینک مرتبط: گزارش تصویری ام در چارقد