سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشقانه

صفحه خانگی پارسی یار درباره

MADE IN USA

بنام خدا

از وقتی بیرونش آوردند ناله میزد :بچه ام ! بچه ام!
به زور کمی آب قند به خوردش دادیم،وقتی به خودش اومد گفت
:دیشب وقتی میخواستم بچه ام رو شیر بدم صدای چند تا هواپیمای اسراییلی که بالای خونمون پرواز میکردند میخکوبم کرد.تا اومدم بغلش کنم خونه رو سرمون خراب شدو آواربین من و پسرم فاصله انداخت.هم ترسیده بود هم گرسنه ، خیلی بی تابی میکرد ،هر چه کردم نتونستم تکون بخورم وفقط تونستم انگشت کوچیکم رو نزدیکش کنم اونم به دهنش گرفت و شروع به مکیدن کرد کمی آروم شد با لالایی که براش میخوندم خوابش برد. تا یه ساعت پیش تنش گرم بود و صدای نفسش رو می شنیدم.
وقتی بچه اش رو از زیر آوار بیرون آوردند، تن کوچیک و قشنگش سرد شده بود. مادرش به سختی گریه میکرد و میگفت : "مامان جون بیدار شو ببین سینه هام پر از شیر شده" و تو سر و صورتش میزد.
زیر آفتاب ظهر، یه چیزی میون خرابه برق میزد.ترکشی بود که روش نوشته بود: MADE IN USA


بخاطر چشمهای اشکبار مادران داغدیده فلسطینی ؛ مهدی جان بیا !