آقا مهدی شوخ
یه روز سر راه اومده بود سد دز.بچه های زنجان آن موقع،آن جا آموزش می دیدند.
وقتی جمع شده بودند دورش،گفته بود:بچه ها،به نظرتون تو این موقعیت چی می چسبه؟؟؟همه با هم گفته بودند:((عملیات))...
مهدی زده بود زیر خنده و گفته بود:نه بابا 15روز مرخصی...
زین الدین یه آدم چند بعدی بود...توی جمع بچه ها ...بی ادعا،مظلوم،سربه زیر،شوخ...
توی عملیات و سر جای فرماندهیش،دقیق،قاطع وخونسرد...