اندر اتفاقات سفر...
به نام خدا
جونم واستون بگه اندراتفاقت مهمی که پیش اومد...
اول اتفاق)در راه رفت زیارت قدمگاه.
ثانی اتفاق)در بدو ورود دیدن رئیس جمهور محبوب وسلام دورادور ایشون با ما.
ثالث اتفاق) برنده شدن این جانب در مشهد در مسابقه ی بسیج البته از لحاظ مادی ارزش چندانی نداشت ولی چون به اسم امام رضا(ع) بود و سوالات مسابقه از کتاب زندگی نامه ایشون یه دنیا ارزش داشت.(به بچه ها گفته بودم شانس برنده شدن من زیاده اونا هم خندیدن...وقتی اسمم تو قرعه کشی در اومد…من خندیدم)
بگین ماشاالله شانس .چشمم نکنین.
رابع اتفاق)تو راه برگشت زیارت امام زاده محروق.
خامس اتفاق)خیلی بدین نگفتین ماشاالله …
چون ازروزی که اومدم افتادم،آنفولانزا،البته نه از نوع خوکیش.