عاشقانه

صفحه خانگی پارسی یار درباره

امانتدار

به نام خدا
برای سفرمون سه تا «پ»لازم بود که هیچ کدومش رو هم نداشتیم: پول، پاسپورت و پارتی.
ولی از اونجا که خواست خدا بر این بود که به زیارت قبور پاک و منور اولیای خدا که در کشور سوریه هستند بریم درست و کارهای پاسپورتمون با پارتی خود خدا ردیف شد.
از اونجا که تو جشنواره حجاب و عفاف دوم شده بودیم  هزینه مون هم جور شد و...پرواز...
بالا بالا بالاتر- از ابر هم بالاتر- هرچی بالاتر بهتر
بارگاه نورانی حضرت زینب و حضرت رقیه
و قبورپاک: سکینه خواهر حضرت زینب، حجربن عدی یاروفادار حضرت علی، هابیل فرزند خلف حضرت آدم علیهم السلام
محل شهادت شهید عماد مغنیه و...
نمیدونم تاحالا پای صحبت حاجی ها نشستین یا نه؟ میگن:«انگار اون موقع تو خواب و رویا بودیم، باورمون نمیشد کجا هستیم، حالا که برگشتیم تازه بیدار شدیم و میفهمیم ...» منم الان همچین حالی دارم.
علتش رو نمیدونم ولی حرم دختر سه ساله امام حسین علیه السلام خیلی خاص بود؛ باصفا، پرانرژی، گرم و نورانی و...
زود زود دلم شکست، چشمای خیسم رو به قبر کوچولوش دوختم و گفتم:«خانم جون! این دوتا بچه رو میبینی؟ آوردم خدمتت تا دل کوچیکشون رو به ضریح قشنگت گره بزنم آخه شنیدم میگن شما و اجداد پاکت بهترین امانتدارا هستین. تازه میگن امانت رو بهتر از اون موقع که تحویلش گرفتین هم میکنین. قربونت برم دختر باوفای حسین!».
عکسهای سفرمون رو اینجا ببینید.